پست4

خب بعدم رفتیم یه عالمه عکس گرفتیم خیلی هابچه ها مثل گیتار ندیده ها هی چپو راست از گیتارم وخودشون عکس میگرفتن خوبه دوستام نمیان اینجا هاها والا من وفقط  با گیتارم یه عکس دارم اونم خیلی زشت شده دیگه یکمم زدمو خوندمو رقصیدیمو اینا بعدم رفتن پایان نوشتار: ام خب من ارزومه موزیسین بشم واستودیو بزنم وایی خیلی باحاله مانیم همین ارزو را داره ها ولی اون دلیلش فرق داره مانیای ما اول عاشق علی طبا یه خوانندس پست4...

خب جاتون خیلی خالی جمعه رفتیم غار نباتی اطراف یزده داخل نودوشن خیلی غار باحالیه ها فقط ما راهو بلد نبودیم وحسابی کوه نوردی کردیم وخسته شدیم اخرش با کلی سختی دهانه غارو دیدیم اصلا اینقدر کوچیک بود که از دور اصلا معلوم نبود دیگه رفتیم داخلو غارکه خیلی تاریک بود واگه چراغ قوه نداشتیم هیچی نمیدیدم غار خیلی قشنگ بود خیلی ها دور تا دورش سنگ های مثل نبات بود کلیم تو تاریکی عکس گرفتیم ولی پدرمون در اومد د پست4...

خب سلام روز مسخره اول مهر ومدرسه ها داره شروع میشهدیگه باید بریم تو کار دس وهی عر بزنیم ودیگه نتونیم تا ظهر بخوابیم و همش بیرون باشیم مشغول گردش دیگه باید بشینیم تو غار تنهاییمون(اتاقامون) وهی بخونیم تا بلکه این نه ماه بگذره که اصلانم زود نمیگذره کم کم کم وبعدم این که مدرسه وشیطونی های من ودوستام وخراب کاری هامون ولی من حاضرم هیچکدوم از اینارو انجام ندم ولی تابستون تموم نشه خب تو تابستون دوبرابر پست4...